انتشار ۳ رمان برای کودکان و نوجوانان
تاریخ انتشار: ۱۹ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۳۴۴۵۷۹
ترجمه رمانهای «سوفی نابغه» نوشته لیسا گرَف، «جزیره خودمان» و «چهجوری تا همیشه زنده باشی» از سالی نیکولز برای کودکان و نوجوانان منتشر شده است.
به گزارش ایسنا، رمان کودک «سوفی نابغه» نوشته لیسا گرَف با ترجمه نوشین ابراهیمی در ۱۴۴ صفحه با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و قیمت ۱۸ هزار تومان در نشر پیدایش عرضه شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در نوشته پشت جلد کتاب میخوانیم: سوفی سایمون نابغه بود. دوساله بود که الفبای روسی را از اول به آخر و به عکس از حفظ میگفت.
سوفی سایمون، دانشآموز کلاس سوم و بسیار باهوش است. در اوقات فراغتش حسابان میخواند و کرمهای خاکی را جراحی میکند. اما مادر و پدرش دوست دارند دخترشان معمولی باشد و با دوستانش به استخر و گردش برود. اما سوفی حالا در فکر پول درآوردن است. چند نفر از همکلاسهای سوفی با پدر و مادرشان مشکلاتی دارند. سوفی با هوش فوقالعادهاش، هم به آنها کمک میکند و هم پول درمیآورد. اما خودش گرفتار میشود. اگر پدر و مادرش بفهمند که او از حل مشکلات دیگران پول درآورده چه میکنند؟ حالا این سوفی است که به دردسر افتاده...
حالت جدی سوفی در تمام داستان غافلگیرکننده و جذاب است... این کتاب مناسب بلندخوانی نیز هست.
همچنین رمان «جزیره خودمان» نوشته سالی نیکولز با ترجمه میلاد بابانژاد و الهه مرادی در ۲۶۸ صفحه با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و قیمت ۳۲ هزار تومان در نشر یادشده راهی بازار شده است.
در پشت جلد کتاب نوشته است: انسان جزیرهای دورافتاده نیست؛ همه جزئی از یک قاره هستیم، جزئی از یک کل...
بعد از مرگ مادر، هالی و دو برادرش میخواهند همچنان با هم زندگی کنند. جاناتان، برادر بزرگتر مسئولیت خواهر و برادر کوچکترش را به عهده میگیرد اما هزینهها و تربیت دِیوی و مشکلات هالی به قدری زیاد است که گاهی آنها را خسته میکند، و اگر از پس مشکلات برنیایند سازمان تأمین اجتماعی آنها را از هم جدا میکند و به گوشه دوری میفرستد. در بین این مشکلات، خاله آیرین با وصیتنامه مبهمش آنها را با معمایی بزرگ درگیر میکند. معمایی که هالی گمان میکند با حل آن، همه مشکلاتشان حل میشود.
دیگر کتاب نشر پیدایش، «چهجوری تا همیشه زنده باشی» نوشته سالی نیکولز با ترجمه میلاد بابانژاد و الهه مرادی است که در ۲۵۲ صفحه با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و قیمت ۳۰هزار تومان منتشر شده است. این کتاب نامزد مدال کارنگی و برنده جایزه «کنکورد» ۲۰۰۹ و جایزه «واتراستونز» ۲۰۰۸ شده است.
در نوشته پشت جلد کتاب آمده است: اسم من سمه، یازده سالمه، داستانها و حقایق عجیب و غریب رو جمع میکنم، سرطان خون دارم، وقتی شما دارید این کتاب را میخونید، احتمالا من دیگه مُردم. اما قبل از مردن باید جواب خیلی از سوالهامو پیدا کنم: بشقاب پرندهها؟ فیلمهای ترسناک؟ روح؟ دانشمندها؟ عشق؟... و یک عالمه سوال دیگه.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: کتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۳۴۴۵۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«چشمها تنها برای دیدن نیستند»
کتاب «چشمها تنها برای دیدن نیستند» از مصطفی عظیمیفر منتشر شد.
به گزارش ایسنا، این کتاب در ۱۰۶ صفحه با شمارگان ۲۰۰ نسخه و با قیمت ۲۵۰ هزار تومان در انتشارات سیب کال راهی بازار کتاب شده است.
در نوشته پشت جلد کتاب آمده است: «مصطفی عظیمیفر در کتاب «چشمها تنها برای دیدن نیستند» از ورای روزمرگیهای زندگی، دغدغههای اجتماعی خویش را نسبت به دنیای اطراف در قالب کوتاهترین داستانها و نوشتههای ادبی به تصویر کشیده است.
از دیگر آثار این نویسنده میتوان به «هزار سال پس از پاییز و هر خودی همیشه تنهاست» (انتشارات کتاب هرمز) و «من نویسنده این کتاب نیستم» (انتشارات سیبکال) اشاره کرد.
در برشی از کتاب میخوانیم: نزدیک ظهر به محله خودمان میرسم. جوانی با ماشین شیک و گرانقیمتی از کنارم عبور میکند و ردی از غبار روی موها و لباسهایم به جا میگذارد. خیلی زود شروع به مقایسه داشتههای خود با آن شخص میکنم. نگاهی به کفشهایم میاندازم! غبار گرفته و خسته به نظر میآیند. یک سالی از فروش دوچرخهام برای خرید یک ماشین اصلاح مو میگذرد. از آن روز به بعد تنها وسیله نقلیهای که دارم، پاهایم هستند و این بسیار دردآور است.
حسرت که شرایط را مهیا میبیند، شروع به بیدار کردن حسادت میکند. ولی خیلی زود با اخطاری روبهرو میشود که میگوید: به داشتههای مادی دیگران حسادت نکن. زیرا آنها و گذشتگانشان یا زیاد تلاش و قناعت کردهاند و یا شرافت خود را زیر پا گذاشتهاند. اکنون که چنین است یا زیاد تلاش کن و یا...
خوشبختانه حسرت هشدار را میپذیرد و من... »
انتهای پیام